نمایش هویتی جعلی با کالایی شدن جامعه

نویسنده : مصطفی آب روشن*

جدایی ناخواسته انسان‌ها از منابع ارزشی هویت ساز و پتانسیل‌های فرهنگ و از سوی دیگر روی آوردن به سبک نوین نگرشی و زندگی از عواملی است که باعث شده، انسان‌ها در تعریف کیستی خود دچار سردرگمی و تردید شوند و این اختلال در بازیابی هویت ناشی از وضعیتی است که فرد درباره قطعیت هویتی و کیستی خود دچار دوگانگی شده است و این آشفتگی ذهنی و نگرشی پیامد جوامعی است که در برزخ سنت‌گرایی و مدرنیته گرفتار آمده‌اند. به عبارتی نه سنتی کامل هستند و نه جامعه‌ای کاملاً صنعتی و این شرایط گذار ارزش‌های بنیادین افراد جامعه را متزلزل کرده و زمینه بحران هویت در جوانان را به وجود آورده است.

اینترنت، آغاز فرایند تأثیر‌پذیری

جوانان امروزی در دنیای مجازی و در شبکه‌های اجتماعی حضوری فعال دارند، از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی بهره می‌برند و در فرایند این تعاملات، در معرض کالاهای عرضه شده فرهنگ جهانی در فضای اینترنت قرار می‌گیرند. بدیهی است که انتقال این آگاهی‌ها در فضای مجازی جوان را به باز‌اندیشی در مورد هویت و سبک زندگی‌اش وا می‌دارد.

با ورود اینترنت و تسری آن به تلفن‌های همراه، در واقع ما در دهکده‌ای جهانی زندگی می‌کنیم که میان واقعیت و دنیای مجازی تفاوت چندانی نمی‌ماند و جهان شبیه‌سازی شده و مجازی به نظر می‌رسد همان دنیای واقعی است و این نزدیکی مجازی، انسان‌ها را از نظر تمایلات و افکار تا حدودی شبیه به هم کرده است، چراکه رسانه‌های نوظهور افراد جهان را نه از منظر جغرافیایی بلکه از نظر ذهنی به هم نزدیک کرده است و بر این اساس مشاهده می‌کنیم که افراد با فرهنگ‌های متفاوت و گاهاً متناقض، دارای علایق مشترکی می‌شوند.

رسانه‌های نوظهور و تفاوت نسلی

یکی از پیامدهای رسانه‌های نوظهور تفاوت نسلی است. رسانه‌های نوظهور متأسفانه فاصله‌ای نسلی را بین اعضای جدید جامعه و والدین ایجاد کرده است که بر این مبنا، سنت‌های پذیرفته شده اجتماعی در حال کمرنگ شدن است و در پی آن باورهای ارزشی گذشته، کمتر در رسانه‌ها بازتولید می‌شود و به این ترتیب ما در واقع با نوعی آنومی یا انحراف از استانداردهای اجتماعی روبه‌رو خواهیم بود.

تغییر الگوهای نگرشی در جوانان

با این تفسیر به این نتیجه می‌رسیم که یکی از کارکردهای پنهان رسانه‌های نوظهور تغییر الگوهای نگرشی در جامعه هدف و به ویژه جوانان است و در واقع همه افرادی که در موقعیت سیاسی و جغرافیایی پراکنده و متفاوت زندگی می‌کنند و دریافت‌کننده محتوای رسانه‌ای هستند جزو شهروندان کشور مبدأ محسوب می‌شوند، چون آنچه برای نظام‌های سرمایه‌داری و سیاسی از اهمیت خاصی برخوردار است ایجاد نیاز کاذبی است که باید از طریق بمباران اطلاعاتی در افراد ایجاد کنند و این فرایند از نظر آنان موقعی مطلوب خواهد بود که شهروندان کشور مقصد، مصرف کالاها و خدمات را ضرورت انگاری کنند.

به عبارت دیگر فرد اینگونه تلقی کند که ورود به پایگاه‌های ستایش بر‌انگیز و مردم‌پسند مترادف با مصرف کالاهایی است که ما مروج آنیم. بر این اساس مشاهده می‌کنیم که افراد جامعه به طور فعالانه‌ای مشغول خلق یا حفظ هویت خود ساخته‌ای هستند که به شیوه‌های متفاوت خود را به نمایش بگذارند. امروزه بمباران نیازهای کاذب به گونه‌ای تغییر شکل داده که محل سکونت یا دورترین نقطه‌ای از جهان را به بازار فروش کالا تبدیل کرده است. در واقع رسانه‌های نوظهور ارتباطی با تولید و القای محتوای اغوا‌کننده، سبک نوینی از زندگی را خلق کرده است.

هویت خود‌ساخته اما جعلی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد محتوای القا شده رسانه‌ای، جوانان را به این باور رسانده که با مصرف کالاهای خاصی، فرد می‌تواند خود را به پایگاه اجتماعی که تمایل دارد نزدیک‌تر کند و بر همین اساس برخی جوانان ایرانی به دنبال هویت خود ساخته‌ای هستند که آنان را برتر و موجه‌تر از دیگران جلوه دهد. در حقیقت در می‌یابیم که سلیقه تئوریزه شده در قالب سبک نوینی از زندگی در ذهن جوان جای می‌گیرد و از جایگاه مهمی برخوردار می‌شود. با نگاهی جامعه‌شناختی به سبک زندگی طبقه متوسط و زیر متوسط شهرنشین در‌می‌یابیم که تناقضی آشکار میان الگوی مصرفی و طبقه اجتماعی بسیاری از آنان وجود دارد. به عبارتی افراد با نوع پوشش و آرایش و حتی مدیریت بر بدن خود، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خود را بالاتر از آن چیزی که هست به نمایش می‌گذارند و بر همین اساس شناسایی طبقه اجتماعی افراد در جامعه را باید با مصاحبه‌های عمیق و تخصصی کشف کرد. به این ترتیب با شمار زیادی از افرادی مواجه می‌شویم که شناخت جایگاه اجتماعی آنها دشوار بوده و در نتیجه فرایند تعامل اجتماعی صحیح و حقیقی با آنان دچار ضریبی از انحراف می‌شود. این گونه افراد در حقیقت با نوع پوشش و مصرف کالاهای به خصوص، صرفاً نیازهای ضروری خود را بر‌آورده نمی‌کنند بلکه طبقه اجتماعی یا هویتی خود‌ساخته را به نمایش می‌گذارند که می‌توان این پدیده را در قالب جعل هویت مفهوم‌سازی کرد.

*عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران

 

منبع : روزنامه جوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *