راه وصول به یقین و غایت خلقت

راه وصول به یقین و غایت خلقت

آیا راهی برای رسیدن به یقین هست؟ باید عقل را احیا کنی و از امیال نفسانی جلوگیری کنی تا راهی برای رسیدن یقین و تقوی برایت باز شود. برای انجام این مقدمات هم باید به درگاه پروردگار التماس کنی؛

ای پروردگار عزیزم، من هیچ کسی را جز تو ندارم و با اظهار نیازمندی به تو فقرم را دوا می‌کنم، خدا هم بر این مطلب صراحت دارد و می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء»، پس هر کاری که می‌کنیم به خاطر این است که ما نیازمندیم و نتیجه همه کارهایمان به کیسه خودمان می‌رود، « وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ»، هر کس مجاهده کند برای خودش کرده و پروردگاه غنی و حمید است. برای همین است که مدام می‌فرماید «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ» یعنی نفس را رها نکنید! و باید در راه اصلاح آن استقامت کنید.

آخر غایت خلقت هم این است که شما پرواز کنید و به واسطه‌ تخلق عملی به جایی برسید که الملائکه خدام المومنین ملائکه، خدمتگزار شما شیعیان باشند.

این شعر عمان سامانی را مکرر عرض کرده‌ام:

در رتبه خویش را به ملایک و فوق ملایک توان رساند/گر نهی نفس کرده، پی مدعا شوی

نباید هر کس خودش را به یک سلسله عادات مشغول کند و از کار اصلی باز بماند. یک عده که می‌گویند ما دانشگاه می‌رویم و تحصیل می‌کنیم؛ پس داریم به این وظیفه خود عمل می‌کنیم؛ عده‌ای دیگر هم می‌گویند، ما هم به علوم رسمی مشغولیم، اما آیا وظیفه همگانی مسلمین، پرداختن به این علوم است؟ آیا با خواندن این درس‌ها تکلیف تعلم از ما ساقط می‌شود؟ بالاخره علم اصلی کدام است؟ علم باید نهایتاً بتواند حال ما را اصلاح کند. مبادا آن علمی که تحصیلش بر شما واجب نیست شما را از علمی که تحصیلش بر شما واجب است باز دارد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *