تفاوت بین ذهن ثروتمند و ذهن فقیر

فرق است بین مسیر را دانستن و مسیر را طی کردن، ما در زندگی افراد زیادی را می شناسیم که می دانند چه کاری باید انجام دهند، اما افراد کمی را دیده ایم که انجام می دهند آنچه که می دانند. دانستن به تنهایی کافی نیست. ما باید اقدام کنیم. اقدام کردن پایه اصلی موفقیت است. با خواندن مطالب کتاب، یادگیری سطحی حاصل شده است . مهارت یا یادگیری موثر و عمیق تغییر نسبتا همیشگی در رفتار است که در نتیجه تمرین و تکرار حاصل می شود. بررسی این جداول تمرین و تکراری است بر تمام مطالب خوانده شده، می توانیم این جداول را درمحل مناسبی نصب کنیم تا هر هفته چند بار عضلات ذهن و فکرمان را با آنها تمرین و تقویت کنیم.

ما همیشه نمی توانیم یک شخص را به خاطر خودرویی که سوار است و یا حساب بانکی ای که دارد، ثروتمند یا فقیر خطاب کنیم. ثروتمند بودن یعنی زندگی کردن به شیوه ی خودمان، با توجه به امکاناتی که داریم، و نه محدودیت هایمان. فردی که ذهن و تفکر ثروتمند دارد، همواره بدون این که تراز بانکی او چگونه است، ثروتمند است. او همواره به دنبال امکانات می گردد، و به شیوه خود زندگی می کند. فردی که ذهن و تفکر فقیرانه دارد، از سویی ممکن است خانه ای بزرگ داشته باشد و لباس های گران قیمت برتن کند، ولی در ذهنش همواره ترس از آینده و سوء ظن به اطرافیان وجود دارد. او همواره تلاش می کند تا از چیزی که بیش از دیگران دارد و یا به طور اتفاقی آن را به دست آورده، محافظت کند.

ذهن ثروتمند،  هرکجا که هست و در هر شرایطی از جهان اطرافش، مهارت پول سازی را دارد. زمانی که این مهارت را به دست آوریم، خودمان را یک فرد تلاشگر خواهیم دید و تمام افرادی که دراطرافمان هستند، موجب رونق بخشیدن در کارمان می شوند.

به خاطر همین موضوع است که اگر تمام ثروت یک فرد با ذهن ثروتمند را بگیریم، در مدت زمان کوتاهی دو باره تمام آن را به دست خواهد آورد. خیلی ساده است، زیرا تنها چیزی که نمی توانیم از او بگیریم، توانایی فکر کردن به طرز ثروتمندانه است که نتیجه ی آن پول سازی است.

به همین دلیل من از کلمات “فرد ثروتمند” و یا “فرد فقیر”  کمتر استفاده می کنم. موضوع  اصلی، تفاوت عظیمی است که بین افراد با طرز  تفکرشان وجود دارد.

  

تفاوت های عمومی 

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

عزم جزم، حرکت و عمل، با تمام وجود می خواهد ثروتمند شود(حرکت کنیم فعالیت های کوچک را انجام دهیم، شانس های بزرگ هم به سراق ما می آید)

فقط آرزو ، دنبال معجزه می گردد(اگر من پول داشته باشم می دانم چه کار کنم و از زندگی لذت ببرم، واقعا آن  هدف را نمی خواهد، نمی خواهد بهای رسیدن به هدف را بدهد)

افکار بزرگ، انگیزه بزرگ، عمل بزرگ  (خواسته دقیق و مشخص، هدفش ثروتمند شدن است، برنامه ریزی جزئیات فعالیت ها، تصویر سازی واضح و روشن لحظه رسیدن به هدف)

افکار کوچک (خواسته نا مشخص، شک و دودلی، هدفش پرداخت مخارج است)

تاکید بر فرصت ها (شکوفایی استعداد ذاتی، آماده شلیک به سوی هدف، شروع کنیم و تو دل کار برویم این کار شجاعت و نبوغ و قدرت می آورد کار خودش می گوید که باید چه کار کنیم، )

تمرکز بر موانع و تهدیدها (وقت کشی و فرصت سوزی، یا بهانه بتراش یا موفق باش، کمال گرایی هنوز کاملا آمادگی ندارم)

پذیرش مسئولیت برای ساختن زندگی (یا در محدوده امن خود راحت باش یا ثروتمند باش ، من زندگی ام را می سازم) چرخش در مثلث حالا کی هستم و چه کارکنم تا به ثروت برسم.

Be ,Do ,Have

ترس از پذیرش مسئولیت، تحمیل زندگی با داشتن نقش قربانی،  فکر می کند زندگی به او تحمیل شده است.

چرخش در مثلث من اگر اینقدر پول داشتم این کار را می کردم تا ثروتمند شوم

 Have, Do, Be

برای افکار خود ارزش قائل است

در مورد افکار خود شک و تردید دارد

تفاوت در باورهای ثروت آفرین

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

 پول مهم است

پول مهم نیست

تحسین ثروتمندان(با تلاش، پشتکار، با انرژی، تخصص ، …)

تنفر از ثروتمندان(حسادت، کم جلوه دادن، شانسی،کلاهبردار،قربانی ثروت، …)

به دارایی هایشان توجه می کنند

به بدهی هایشان توجه می کنند

صورت حساب های خود را دوست دارند

در زمان پرداخت صورت حساب احساس بدی دارد

تفاوت در نحوه برقراری  ارتباط

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

 ارتباط موثر با خود (من لیاقت ثروت را دارم،خودباوری، عملکرد شجاعانه، داشتن تصور ثروتمند بودن)

ارتباط ناموثر با خود (نداشتن اعتماد به نفس،خود کم بینی، عملکرد ضعیف، وقت کشی، داشتن تصور فقیر بودن)

 ارتباط موثر با دیگران (ارتباط با ثروتمندان و مثبت اندیشان، الگوبرداری از آدم های بزرگ،برآوردن نیازها و ایجادارزش افزوده برای  دیگران، پاسخگو بودن به نیازهای پاسخ داده نشده و مشکلات دیگران)

ارتباط نا موثر با دیگران (ارتباط با فقرا و منفی اندیشان و الگوبرداری از آدم های کوچک، رفع نیازخود و منفعت طلبی، تعلل و ترس)

ارتباط موثر با خدا، کائنات،معنویت(ما برای انجام ماموریت و رسالتی به این دنیا آمده ایم، کاری هست که بهتر از هر کس دیگری می توانیم به انجام برسانیم، بخشنده و گیرنده خوب، خیر خواه)

ارتباط نا موثر با خدا (بخشنده و گیرنده ضعیف، ازخدا پول و ثروت نمی خواهند، وابستگی به دنیا، غفلت و سرگرمی، عناد و نافرمانی)

اندیشه توانگر (شکرگزار و قدرشناس، شاد و سرزنده، خوش اخلاق، شوخ و خوش سخن)

اندیشه شکست پرور(نق زدن، غرغر کردن، گله و شکایت، بهانه، سرزنش، توجیه)

به کودکان و همسر خود قوانین بازی ثروت را می آموزند و در مورد امور مالی صحبت می کنند.

ازمحدوده امن خود خارج می شود

در محدوده امن خود حرکت می کند

خود را خوب معرفی می کند

باور دارد نباید از خودش تعریف کند(در کودکی به او یاددادن که ازخودت تعریف نکن)

تفاوت در نحوه  کنترل هزینه  

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

خریداران خوبی هستند

فروشندگان خوبی هستند

خرید عمده و کلی

خرید بسته های کوچک و تکی

به کیفیت توجه می کنند

به قیمت توجه می کنند

آنچه را می خرند که پاسخگوی نیازشان باشد

آنچه را دوست دارند می خرند (وسایل اضافی، لوکس و تجملی)

با مبلغی کمتر از درآمدشان زندگی می کنند(قانون پارکینسون،الگوی گردش نقدینگی)

هزینه های زندگی را کنترل و بودجه بندی می کنند

تفاوت در نحوه سرمایه گذاری

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

حفظ پول اولویت اول است

انجام سرمایه گذاری اولویت اول است (ریسک ازدست دادن اصل پول)

به دنبال حقایق است

به دنبال نظرات است

از شرکت در بازی سرمایه گذاری لذت می برد (حرکت و عمل می کند، اشتباه می کند و یاد می گیرد، ازمشکل و ضرر نمی ترسد، سرمایه گذاری شغل او نیست بلکه زندگی و مهارت وتخصص اوست)

در بازی سرمایه گذاری شرکت نمی کند(حرکت نمی کند چرا که ازعواقب آن مشکل و ضرر کردن می ترسد، هدف فقط پول است و ازپول درآوردن لذت می برد)

فلسفه سرمایه گذاری مخصوص خود را دارد

فلسفه سرمایه گذاری ندارد، به دنبال گله بوفالوها می رود

در سرمایه گذاری آرامش دارند(هرگز سرمایه گذاری راندیده ام که خطر کند، همه خطررا محاسبه می کندو تمام جوانب کار را می سنجد و سپس تصمیم می گیردو سریع عمل می کند)

در سرمایه گذاری عجله دارند

تفاوت در مدیریت زمان

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

 ۸۰ درصد وقت را به فعالیت های با اهمیت اختصاص می دهد (قانون ۸۰ /۲۰ ) هوشمندانه کار کردن

۸۰ درصد وقت را به فعالیت های بی اهمیت اختصاص می دهد . سخت کار کردن

تفاوت در یادگیری  

ذهن ثروتمند (باورهای جدید)

ذهن فقیر(باورهای قدیمی)

یادگیرنده (مدام در حال یادگیری است، می داند دانش به انسان قدرت می دهد، دانش و آگاهی بیشتر ثروت بیشتر)

همه چیز دان (همیشه می خواهد ثابت کند که می داند، ولی شانس و روزگار بد نگذاشت،  من شانس نیاوردم ولی آنها شانس آوردن)

 ادبیات مالی را می شناسد

با ادبیات مالی بیگانه است

 هزینه های خود را می پردازد (بزرگترین هزینه های ما آن پولی نیست که صرف می کنیم، بلکه پولی است که به دست نمی آوریم)

وقت ندارد، اولویت های دیگری دارد، … (بهترین سرمایه گذاری افزایش توان کسب درآمد است، بی اطلاعی باعث می شود فرصت ها را ازدست بدهند)

چگونه پول درآوردن را یادگرفته است (پول برای او کار می کند، به کارشناسان و مشاوران پول خوبی می دهند)

چگونه پول خرج کردن را یاد گرفته است (او برای پول کار می کند)

عاشق کارشان هستند و برای یادگیری کار می کنند

برای پول کار می کنند

قوانین جدید بازی ثروت را می شناسند.

قوانین قدیمی بازی ثروت را می شناسند(پس انداز کردن، … )

کامپیوتر های ده سال پیش نمی توانند نیازها و انتظارات امروز را پاسخگو باشند. به همین ترتیب افکار و باورهای قدیمی نمی توانند انتظارات امروز ما را پاسخگو باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *