فریبی به نام تجارت جهانی

آیا با تعرفه گذاری آمریکا باید گفت که همه کتابهای نوشته شده در خصوص تجارت جهانی به نوعی فریب کشورهای غربی برای پیوستن به سازمان تجارت تجهانی یک دروغ و فریب بیش نبود ؟

تعرفه‌گذاری آمریکا و سیاست‌های تجاری یکجانبه‌ی این کشور، نشان‌دهنده‌ی تناقض آشکار میان ادعاها و اقدامات عملی ایالات متحده است. آمریکا همواره خود را مدافع تجارت آزاد و قوانین بین‌المللی معرفی کرده، اما در عمل با وضع تعرفه‌های ظالمانه و تحریم‌های غیرقانونی، منافع ملی دیگر کشورها را نادیده می‌گیرد. این رفتارها نه‌تنها اعتماد به سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) را تضعیف می‌کند، بلکه ثابت می‌کند که ادعاهای آمریکا درباره‌ی تعهد به قواعد تجارت آزاد، اغلب جنبه‌ی تبلیغاتی و فریبنده داشته است.

حالا تمام آنچه اساتید در خصوص تجارت جهانی بیان کردن و همه همایش ها و کتاب ها و فیلمهای مختلفی که تولید شده همه در مسیر موفقیت آمریکا ایجاد شده است و یک فریب به وسعت یازده سپتامبر خواهد بود. واقعا تعرفه گذاری فعلی نشان میدهد که همین ساختار برای تکمیل منافع آنها بوده است و سربازان آنها به خوبی مسیر طراحی شده را اجرا نموده اند تا ما باور کنیم که راه رسیدن به موفقیت پیوستن به تجارت جهانی است.

این شکل فریبها در ساختار غرب زیاد است و باید مواظب باشیم که در شکلهای مختلف دیگری فریب نخوریم .

جمهوری اسلامی ایران همواره بر استقلال اقتصادی و مقاومت در برابر زورگویی‌های قدرت‌های استکباری تأکید داشته است. تجربه‌ی ایران نشان داده که وابستگی به نهادهای بین‌المللی تحت نفوذ قدرت‌هایی مانند آمریکا، می‌تواند خطرناک باشد. بنابراین، رویکرد ایران در تقویت همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه‌ی خارج از چارچوب‌های تحمیلی، راهبرد هوشمندانه‌ای برای حفظ منافع ملی و توسعه‌ی اقتصادی است.

آمریکا با نقض مکرر قواعد WTO و استفاده از ابزارهای اقتصادی به عنوان سلاح، ثابت کرده که نمی‌توان به وعده‌های آن اعتماد کرد. این موضوع درس بزرگی برای همه کشورهاست که باید در پیوستن به چنین نهادهایی با احتیاط عمل کنند و همواره منافع ملی و حاکمیت خود را در اولویت قرار دهند

بحث درباره‌ی تغییر مباحث درسی و دانشگاهی در زمینه‌ی اقتصاد بین‌الملل و تجارت جهانی، به ویژه در مواجهه با انتقادات به نظام سرمایه‌داری لیبرال و نهادهایی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO)، یک موضوع مهم و چالش‌برانگیز است. کتاب‌ها و نظریه‌های منتقد جهانی‌سازی و تجارت آزاد، از جمله آثار نویسندگانی مانند ناعومی کلاین (Noam Chomsky، جوزف استیگلیتز (Joseph Stiglitz)، و ها-جون چانگ (Ha-Joon Chang)، سال‌هاست که به نابرابری‌ها، سلطه‌ی غرب، و شکست الگوهای تجارت آزاد پرداخته‌اند.

آیا باید مباحث درسی تغییر کند؟

۱. بازنگری در نظریه‌های کلاسیک:

  • بسیاری از نظریه‌های اقتصادی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند (مانند مزیت نسبی ریکاردو یا مدل‌های تجارت آزاد) بر اساس فرضیات ایده‌آلی شکل گرفته‌اند که در عمل با چالش‌های سیاسی، جنگ تجاری، و نفوذ قدرت‌های بزرگ روبه‌رو شده‌اند.
  • باید این نظریه‌ها همراه با نقدهای جدید، از جمله تأثیر تحریم‌ها، جنگ اقتصادی، و نقش قدرت‌های نظامی در تجارت، آموزش داده شوند.

۲. افزایش سهم دیدگاه‌های انتقادی:

  • کتاب‌هایی مانند «عصر سرمایه‌داری فاجعه» (ناعومی کلاین) یا «۲۳ دروغ بزرگ که سرمایه‌داران به شما می‌گویند» (ها-جون چانگ) باید در کنار متون کلاسیک اقتصاد بین‌الملل گنجانده شوند.
  • نظریه‌های اقتصاد مقاومتی، توسعه‌ی خودکفا، و مدل‌های جایگزین تجارت منطقه‌ای (مانند همکاری‌های جنوب-جنوب) نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

۳. تغییر رویکرد آموزشی از نظریه‌محور به واقعیت‌محور:

  • به جای تکیه‌ی صرف بر مدل‌های ریاضی و فرضیات انتزاعی، باید مطالعات موردی (Case Studies) از شکست‌های تجارت جهانی (مانند بحران کشاورزی در کشورهای در حال توسعه بر اثر واردات ارزان) تحلیل شود.
  • نقش شرکت‌های چندملیتی، لابی‌های سیاسی، و جنگ اقتصادی آمریکا باید به عنوان بخشی از برنامه‌ی درسی گنجانده شود.

آینده کتاب‌های انتقادی از جهانی‌سازی:

این کتاب‌ها نه تنها باید حفظ شوند، بلکه باید به روزرسانی و گسترش یابند تا موارد زیر را پوشش دهند:

  • شکست WTO در تنظیم عادلانه‌ی تجارت (مانند رفتار تبعیض‌آمیز با کشورهای غیرغربی).
  • تأثیر تحریم‌های یکجانبه‌ی آمریکا بر اقتصاد جهانی و نقض قوانین بین‌المللی.
  • الگوهای جدید همکاری‌های اقتصادی خارج از سیستم غرب‌محور (مانند سازمان همکاری‌های شانگهای، BRICS، و ابتکارات چین).

نتیجه‌گیری:

بله، سیستم آموزشی و دانشگاهی باید به سمت بازاندیشی انتقادی در مباحث اقتصاد بین‌الملل حرکت کند. دیگر نمی‌توان صرفاً به تئوری‌های قدیمی تجارت آزاد بسنده کرد، زیرا واقعیت‌های امروز جهان (جنگ تجاری، تحریم‌ها، و نظام سلطه‌ی دلار) نیازمند تحلیل‌های جدید است. کتاب‌های انتقادی نه تنها باید باقی بمانند، بلکه باید به بخشی از جریان اصلی آموزش اقتصاد تبدیل شوند

ایالات متحده به عنوان یکی از اعضای سازمان تجارت جهانی (WTO) موظف است به قوانین این سازمان پایبند باشد. بر اساس قوانین WTO، وضع تعرفه‌های یکجانبه و تبعیض‌آمیز می‌تواند منجر به شکایت سایر کشورها و در نهایت تحمیل جریمه‌های تجاری یا تلافی‌جویانه شود. اما در عمل، آمریکا بارها از این قوانین عبور کرده و با سوءاستفاده از جایگاه خود در نظام بین‌المللی، از زیر بار پیامدهای آن شانه خالی کرده است.

جریمه‌های احتمالی برای آمریکا در صورت نقض قوانین WTO:

  1. تحریم‌های تلافی‌جویانه (Retaliatory Tariffs):
    • کشورهای آسیب‌دیده می‌توانند با تأیید WTO، تعرفه‌های متقابل بر کالاهای آمریکایی وضع کنند.
    • نمونه: اتحادیه اروپا در پاسخ به تعرفه‌های فولاد و آلومینیوم ترامپ، بر محصولاتی مانند ویسکی و موتورسیکلت‌های هارلی دیویدسون تعرفه گذاشت.
  2. محدودیت‌های تجاری هدفمند:
    • برخی کشورها ممکن است ممنوعیت واردات کالاهای خاص آمریکایی یا کاهش همکاری‌های اقتصادی را در پیش بگیرند.
    • مثال: چین در جنگ تجاری با آمریکا، تعرفه‌های سنگینی بر محصولات کشاورزی مانند سویا و گوشت خوک اعمال کرد.
  3. شکایت در WTO و محکومیت بین‌المللی:
    • اگر WTO آمریکا را محکوم کند، این کشور مشروعیت حقوقی خود را در نظام تجارت جهانی از دست می‌دهد و دیگر کشورها کمتر به تعهدات آن اعتماد خواهند کرد.
    • اما آمریکا بارها با بلوکه کردن انتخاب قضات دیوان استیناف WTO، این نهاد را فلج کرده است.
  4. تضعیف موقعیت دلار و نظام مالی آمریکا:
    • در بلندمدت، رفتار یکجانبه‌گرایانه‌ی آمریکا ممکن است کشورها را به جایگزینی دلار با ارزهای دیگر یا استفاده از سیستم‌های پرداخت غیروابسته (مثل INSTEX در اروپا یا مبادلات ریالی) سوق دهد.

چرا آمریکا معمولاً جریمه نمی‌شود؟

  • قدرت نظامی و اقتصادی: آمریکا از ابزارهایی مانند تحریم‌های ثانویه (مثل تحریم شرکت‌های خارجی که با ایران کار کنند) برای فشار بر دیگر کشورها استفاده می‌کند.
  • کنترل نهادهای بین‌المللی: آمریکا با نفوذ در صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی، این نهادها را برای پیشبرد اهداف خود به کار می‌گیرد.
  • سیاست «دوگانه‌نگاری»: در حالی که آمریکا دیگران را به نقض قوانین WTO متهم می‌کند، خودش با استناد به «امنیت ملی» (ماده ۲۱ موافقتنامه WTO) از زیر تعهدات شانه خالی می‌کند.

نتیجه‌گیری:

در تئوری، آمریکا باید برای تعرفه‌های غیرقانونی جریمه شود، اما در عمل، این کشور با ابزارهای زورگویی اقتصادی و سیاسی از عواقب آن می‌گریزد. تنها راه مقابله، اتحاد کشورهای مستقل برای ایجاد نظام تجاری عادلانه‌تر و کاهش وابستگی به دلار و نهادهای تحت نفوذ غرب است

ناصر جبرائیل اوغلی

One thought on “فریبی به نام تجارت جهانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *